نظرم این نبود كه وصیتنامه ای بنویسم ولی وظیفه ای برای خودم دیدم كه چند كلامی با شما دوستان و آشنایان سخن گویم. در حیات زندگیم دلم می خواست كه كسی را پیدا كنم و حرف دلم را با او بگویم، تا اینكه پیدا كردم و او مرا طلبید و دستم را گرفت و مرا به سرمنزل مقصود هدایت كرد. در این مواقع هدف باید الهی باشد، در این قطعه دلم می خواهد كمی با برادران طلبه صبحت كنم، البته آنان همه سروران ما هستند ولی چند سخن را باید گفت: در جمعی از طلبه ها از زبان استاد عزیزمان حاج سید علی محمد دستغیب شنیدم كه اگر طلبه ها با علم بیشتری به شهادت برسند در آن دنیا از دیگر شهیدانی كه علمشان كمتر است «افضل» هستند؛ از برادران طلبه خواسته ام این است كه حوزه علمیه این سنگر علماء شهید از جمله شهید آیت الله دستغیب را حفظ كنند و آن را ترك نكنند. باری دیگر از همان استاد شنیدم كه می گفت: هر كس به طلبگی پشت كند پشیمانی بر او نازل خواهد شد. ای عزیزان مسجد،... دعا برای سلامتی تمامی رزمندگان و روحانیون زحمتكش از جمله استاد عزیزمان، آقای بالاسرمان و پدر بزرگوار و دلسوزمان حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج سید علی محمد دستغیب یادتان نرود. وصیت میکنم که اگر پیکرم به شیراز آمد به هنگام بخاک سپردنم چشمانم را باز بگذارید تا منافقین و کفار بفهمند که شهیدان کور کورانه به این راه نرفته اند ، مقلد امام بوده اند و امام را می شناختند . شهداء را از یاد نبرید و امام را تنها نگذارید .