مادری که کودکی و جوانیاش را در نجف بوده و ۲ سال بعد از تولد حسنآقا در سال ۱۳۵۰، این خانواده ایرانی را از عراق بیرون میکنند و آنها ابتدا به کرمان رفته و سرانجام در شاهینشهر اصفهان ساکن میشوند.
مادر حسنطلا این روزها کمی بیمار است و با واکر راه میرود. فرزندانش از او مراقبت میکنند. او با صدایی آرام و لهجه عربی میگوید: «الان ۸۰ ساله هستم. دیگر با این سن و سال درگیر دوا و دکتر و بیماری دیابت شدم. مدتی است جایی نمیروم و در خانه هستم. دیگر نمیتوانم مثل سابق کارهای خانه را انجام بدهم. فرزندانم حواسشان به من هست.»
از مادر حسن طلا میپرسیم، «میتوانید سر مزار پسرتان بروید؟» او میگوید: «خانه ما در شاهینشهر است و مزار پسرم در اصفهان. گهگاه سر مزار پسرم میروم؛ اما اقوام و دوستان بیشتر از من سر مزار حسن میروند.»