جنگ تحمیلی شروع شد و جوانان زیادی در راه دفاع از میهن به شهادت رسیدند. پیکر پاک آنها در قطعه شهدا و قطعه 24 دفن میشد و اینگونه بود که ننه علی هم از تنهایی در آمد. ننه علی سر مزار آنها میرفت و شروع به خواندن قرآن میکرد. تعداد میهمانهای ننه علی در روزهای پنج شنبه زیاد بود، اما در روزهای دیگر، ننه علی بود و هزاران شهید که برای آنها فاتحه میخواند و مزارشان را شست وشو می داد. او نه تنها مادر قربانعلی بلکه مادر تمامی شهیدان شده بود.
شبها و روزها در پی هم گذشتند تا اینکه قربانعلی به خواب مادر آمد و گفت: «ننه برگرد به خانه. من تاب دیدن این همه زجر و زحمت تو را ندارم. اگر دوستم داری برگرد.» ننه علی با دیدن این خواب آشفته میشود ولی باز هم نمیتواند چشم از مزار فرزندش بردارد. در این ایام، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب به دیدار ننه علی رفت و از او خواست تا به خانهاش بازگردد.»
در سوم اسفند سال 90 «ننه علی» به دیدار پسرش نائل شد و درگذشت.