آجرک الله یا صاحب الزمان(عج).... به نام خالق عالم، به حق حضرت سرمد بیا که سینه‌ی ما پُر شد از مصیبت بی حد  اگر چه قسمت این دل، همیشه بوده جدایی زبان به شکوه ندارم، هر آنچه یار بخواهد رسیده‌ام به ته خط، ولی برای رضایت نشد دلم به خلاصیِ از گناه، مقید همیشه نامه‌ام آزرد قلب فاطمی ات را ولی دوباره نکردی مرا زخانه‌‌ی خود، رد نشسته‌ام به دو چشم پُر آب تا که بمیرم به پای روضه‌ی جانسوز جعفر بن محمد رئیسِ مکتب حق باشی و غریب؟! بمیرم نه زائری، نه رواقی، نه گنبدی و نه مرقد خیال کن سرِ پیری میان سجده که هستی کسی به چکمه به روی عبات پا بگذارد دوباره واژه‌ی چکمه مرا رساند به گودال به روی عرش برین شمر... وای فاطمه آمد شاعر: محمد جواد شیرازی (دعا بفرمایید) https://eitaa.com/joinchat/1943797967C7cf4bb6c3d