علت مخالفت شیخ با مشروطه را از كلام خود شیخ بشنویم. و بعد همین كه مذاكرات مجلس شروع شد و عناوین دایر به اصل مشروطیت و حدود آن در میان آمد از اثناء نطق ها و لوایح و جراید، اموری به ظهور رسید كه هیچ كس منتظر نبود و زایدالوصف مایه ی وحشت و حیرت رؤسای روحانی و ائمه جماعت و قاطبه مقدسین و متدینین شد؛ از آن جمله در منشور سلطانی كه نوشته بود مجلس شورای ملی اسلامی دادیم لفظ اسلامی گم شد و رفت كه رفت  و دیگر در موقع اصرار دستخط مشروطیت از اعلیحضرت اقدس شاهنشاه  در حضور هزار نفس بلكه بیشتر صریحاً گفتند: ما مشروعه نمی خواهیم  و در فرازی دیگر آمده است: شما كه بهتر می دانید كه دین اسلام اكمل ادیان و اتم شرایع است و این دین دنیا را به عدل و شورا گرفت آیا چه افتاده است كه امروز باید دستور عدل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما از انگلستان بیاید . من آن مجلس شورای ملی را می خواهم كه عموم مسلمانان آن را می خواهند به این معنی كه البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند كه اساسش بر اسلامیت باشد و برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری، قانونی نگذارند. من هم چنین مجلسی می خواهم