رضا فرمانده گردان فاطميون بود و با گذراندن آموزش هاي سخت و جامع به فرماندهي مقتدر و مديري مدبر تبديل شده بود. به همين خاطر او را براي فرماندهي يک محور اصلي در حلب برگزيدند. او براي خدمت در مسير الهي سر از پا نمي شناخت و بسياري از نيروهاي داوطلب و سوري را آموزش داد.
وي افزود: قرار بود تعداد زيادي از نيروهاي جبهه النصره در کمين گرفتار شوند و خط مقدم به دست دشمن نيفتد. همين موفقيت هم رقم خورد و نيروهاي شهيد الواني بسياري از نيروهاي تکفيري را در کمين گرفتار کردند و تعداد 80 نفر از آنها کشته شدند. اما به دليل تردد زياد، رضا الواني را به عنوان فرمانده شناسايي کردند و با اصابت تير به قلب او، به آرزوي ديرينه اش رسيد.
ميريان با اشاره به اينکه شايد در وهله اول بسيار غمگين شدم، اظهار داشت: درست است که شهادت آرزوي هر مجاهدي است و جاي تبريک دارد اما من گريه مي کردم و اندوهگين بودم، چون سرمايه بسيار ارزشمندي را از دست داديم؛ کسي که با ماندنش مي توانست خدمات بزرگ تر و ارزشمندتري را ارائه دهد اما خواست خدا بود که آرزويش در ايام محرم حسيني رقم بخورد. چراکه هميشه براي عزاداري حضرت سيدالشهداء(ع) هم در خط مقدم عشق و محبت به اهل بيت بود.