پس از پایان تحصیلات متوسطه به اصرار پدرش کارخانه چوب بری را تحویل گرفت و به اداره ی آن پرداخت. او در این زمان تعداد کارگران را افزایش داد و وقتی دلیل این کار را سوال کردند پاسخ داد: اینها به کار نیاز دارند و خانواده هایشان در ناراحتی اند از آن پس قسمت اعظم درآمد کارخانه را صرف افراد بی بضاعت و برگزاری جلسات مذهبی می کرد. همچنین در همین کارخانه بود که وی هسته اولیه جلسات ضد رژیم را پایه ریزی کرد و این آغاز فعالیت های مذهبی و تدریس کلاس های اعتقادی او در استان بود که برای انجام آنها سر از پای نمی شناخت. در سخنرانی های پر شور به حکومت ظلم و ستم حمله می کرد. به همین دلیل مورد تعقیب مأموران ساواک قرار گرفت و زندانی شد و مورد شکنجه قرار گرفت. با پیروزی انقلاب، او اولین هسته های انقلابی را جهت دفاع و حفاظت از شهر به وجود آورد. سپس به عنوان اولین فرمانده کمیته انقلاب اسلامی برگزیده شد و توانست در این سمت خدمات شایانی به انقلاب عرضه کند. شهید دارای اطلاعات وسیع مذهبی و سیاسی و منطقی قوی بود. دارای اخلاق کریمه، متواضع و از طرفی شجاع و بی باک بود.