هميشه به مناجات با پروردگار يكتا و خواندن قرآن كريم مشغول بود و از بندگان شايسته‌ي خدا به شمار مي‌رفت. از آن جا كه مؤذن مسجد بود، هرگاه هنگام سحر، پشت در بسته‌ي مسجد مي‌ماند، بلافاصله از ديوار مسجد خود را به بالاي بام مسجد مي‌رساند و با آن صداي دلنشين خود، نواي ملكوتي اذان را سر مي‌داد. هنگام اذان در هر جا كه بود، رو به قبله مي‌ايستاد و اذان مي‌گفت. او انساني شريف و بزرگواري بود و تا جايي كه از دستش بر مي‌آمد به مردم كمك مي‌كرد و هميشه سعي داشت به نحوي مشكلات آنان را حل كند. آخرين شبي كه اذان گفت، شبي بود كه روز بعد عازم جبهه‌هاي نبرد شد. او آن شب با تمام دوستانش خداحافظي كرد و از همه‌ي آنها حلاليت طلبيد. گويا وي بسيار مورد توجه خداوند بود، چرا كه تولد ميمونش در ماه مبارك رمضان و شهادتش نيز در همين ماه مبارك اتفاق افتاد.