دوست شهید 👇👇 با هم وارد سپاه شدیم. 4 سال در دانشگاه افسری امام حسین(ع) هم دوره بودیم. سال 90 به سپاه آمدیم و 4 سال با هم در دوره دانشگاه زندگی کردیم. پدر خلیل قدیم پاسدار کمیته بود. اولین بار که خلیل را دیدم مسئول آماد و پشتیبانی گردان بود. سرنیزه یا کلاه خودی را سالم تحویل گرفته بودم و وقتی تحویل دادم کمی خراب شده بود. خیلی غر زد و گفت این سالم بوده اما خراب تحویلم دادی. گفت: «پدر من اجازه نداده سر سوزنی بیت‌المال وارد زندگی‌مان شود. اجازه نده که به خاطر صدمه تو به بیت المال زندگی من هم آلوده شود.»