شهید محبی به علت جثه و نیز هوش بالایی که داشت با اینکه سنش کم بود ولی به عنوان فرمانده دسته شهید سخنگو معرفی شده بود در دسته ما تمامی بچه ها اهل شهرستان زرین دشت بودند«البته در آن زمان هنوز شهرستان نبودیم». سنگر کیمن ما در چند کیلومتری بصره بعد از شهرک دوُیجی عراق قرار داشت در روز 21 رمضان سال 67 صبح در سنگر بودیم که اکبر بادرنگین به سمت ما آمد و گفت که یکسری تحرکات از سمت خاکریز دیده شده بچه ها مواظب باشید. آن روز نزدیک غروب بودیم که دیدیم به یکباره صدای تیربار به صدا در آمد وقتی بیرون آمدیم محمد پشت تیربار بود بعد از چند دقیقه دیدیم که صدای تیربار محمد قطع شد وقتی به با احمد رنجبر به بالای سرش رفتیم دیدم مورد اصابت گلوله مستقیم گلوله قناصه قرار گرفته و به شهادت رسید است