💠طلبه لوله کش
🔰هادی متوجه شد که بیشتر دوستان
#طلبه، از خانوادههای مستضعف نجف هستند و در منازلی🏠 زندگی میکنند که آب لوله کشی نداشت🚱 و بضاعت مالی برای لوله کشی نداشتند. برای همین به
#تهران آمد و چند روزی در مغازه یکی از دوستانش ماند و لوله کشی را یاد گرفت.
🔰هرچه لازم داشت را تهیه کرد و راهی
#نجف شد🚌 بعد از ظهرها بعد از کلاس درس لوله تهیه میکرد و به خانه
#طلبههای_نجف میرفت. از خود طلبهها کمک میگرفت و منازل مردم مستضعف، ولی مومن👌 نجف را
#لوله_کشی آب میکرد.
🔰هادی شهریه و هیچ مزدی💰 برای لوله کشی نمیگرفت🚫 یکبار با او بحث کردم که چرا برای کار لوله کشی پول نمیگیری⁉️ خُب نصف قیمت دیگران بگیر. تو هم
#خرج_داری و...
#هادی خندید و گفت: خدا خودش میرسونه☺️
🔰سرش داد زدم و گفتم: یعنی چی
#خدا خودش میرسونه؟ ما هم بچه آخوند هستیم و این
#روایتها را شنیدهایم. ⚡️اما آدم باید برای کار و زندگیش برنامهریزی کنه👌 تو پس فردا میخوای زن بگیری و...
🔰هادی دوباره لبخند زد😊 و گفت: آدم برای
#رضای_خدا باید کار بکنه، اوستا کریم هم هوای ما رو داره، هر وقت
#احتیاج داشتیم برامون میفرسته✅ بعد مکثی کرد و
#ماجرای عجیبی را برایم تعریف کرد.
🔰گفت: یه شب🌙 تو همین
#نجف خیلی به پول احتیاج داشتم. آخر شب مثل همیشه رفتم توی حرم🕌 و مشغول زیارت شدم. اصلاً هم حرفی در مورد پول با مولا
#امیرالمومنین(ع) نزدم. همین که به ضریح چسبیده بودم یه
#آقایی به شانه من زد و گفت: آقا این پاکت💌 مال شماست.
🔰برگشتم و دیدم یک
#آقای_روحانی است که او را نمیشناختم. بعد هم بیاختیار پاکت را گرفتم📩 بعد از
#زیارت راهی منزل شدم. با تعجب دیدم مقدار زیادی پول💵 داخل آن پاکت است.
🔰هادی دوباره به من نگاه کرد و گفت:
#حاج_باقر، همه چیز دست خداست. من برای این مردم
#ضعیف، ولی با ایمان✨ کار میکنم.
#خدا هم هروقت احتیاج داشته باشم برام میذاره تو پاکت و میفرسته