آقا "رضا" با توجه به اینکه شب قبلش در منطقه کارهای مربوط به خودش رو انجام میداده و تا سحر مشغول کارش بوده، بعد از صرف سحری، نزدیکهای صبح خبر میدن که دوستانش در کمین گرفتار شده و تعدادی مجروح شدن و یکی از دوستانش هم شهید شده
ایشون برای کمک به همرزمانش و همچنین برگرداندن مجروحین و دوست شهیدش به همراه فرماندهاش به منطقه میره
در اونجا پس از درگیری از ناحیه سینه و پهلو با سه گلوله قناسه زخمی میشه
بچههای رزمنده رو سوار وانتی میکنن و به بیمارستانی که در اون نزدیکی بوده میرسونن
آقا "رضا" پشت وانت بوده و سر یکی از مجروحین را هم روی پاش گذاشته
بعد به به بیمارستان میرسن، مجروحین را با برانکارد به بیمارستان میبرن اما آقا "رضا" با پای خودش به بیمارستان میره که از شدت خونریزی داخلی که بخاطر از بین رفتن جگر، کبد و شکستن استخوان سینهاش بوده، به شهادت میرسه.