پدرشهید خواب دیده بود که پسرش به صورت ابر وارد وجودش شده و بعد از چند دقیقه از وجودش خارج شده است و آنجا یقین پیدا می‌کند که پسرش شهید شده است. در خوابی دیگر پدر شهید حیدری مزار پسرش را در بیابانی برهوت می‌بیند که عده‌ای بالای قبرش ایستاده‌اند که  خواب پدر شهید رویایی صادقه بوده است چرا که زمانی که این شهید در پادگان دفن شد این مکان بیابانی بیش نبود  و روز تدفین 10ها گردان برای تشییع وی بر سر مزارش امده بودند.