هر سه خواهر سعید، چند وقت پیش برادرشان را خواب دیده بودند و در خواب به آنها گفته بود من برگشتم حتی از اقوام که سید هستند سعید را خواب دیده بود و سعید به او گفته بود فاصله من با پدرم یک قدم است. عباس حیدری پدر شهید می‌گوید: برای رضای خدا فرزندم راهی جنگ شد و من تنها رضای خداوند را می‌خواهم و رضایم رضای پروردگار است. یکی از خواهران شهید سعید حیدری عنوان می‌کند: خداوند شب ولادت پیامبر اکرم هدیه قشنگی به خانواده من داد، بعد از 32 سال دوری از برادر، امروز به وصال رسیدیم و مرقد مطهرش را پیدا کردیم و خداوند متعال را شاکریم که در چنین روزی دیده ما را روشن  کردند. وی می‌گوید: پدر و مادر من امروز بعد از 32 سال از چشم انتظاری بیرون آمدند و به فرزندشان رسیدند. ماه گذشته برادرم را خواب دیدم که می‌گفت من برگشتم من مشهد هستم، خواهرانم نیز سعید را خواب دیده بودند و همه ما حقیقتاً منتظر چنین روزی بودیم و به نوعی به ما گواه شده بود که به زودی خبری از سعید به دستمان می‌رسد.