رضا جعفری منش در مورد وخامت حال پدر میگوید: «دکترش گفته بود که باید در منزل فیزیوتراپی بشود اما چون هزینههایش از طرف مسئولین پرداخت نمیشد برای ما مقدور نبود. غذا خوردن و حمام رفتنش نیاز به رسیدگی زیادی داشت. حتی گاهی که حالشان خیلی بد بود و من دست تنها بودم و نمیتوانستم جابهجایشان کنم باید میرفتم و از خیابان یک کسی را برای کمک میآوردم.» رضا اما در عین حال خدمت به پدر جانبازش را توفیقی میدانست که خدا نصیبش کرده است. پدر از سال 85 تا 93 دیالیز میشد. هفتهای سه بار و هر جلسه چهار ساعت باید زیر دستگاه دیالیز میرفت و تمام این سالها پسرش او را یک روز در میان برای دیالیز به بیمارستان میبرد و میآورد. و بیشتر از هرکس دیگری به مشکلات درمانی او آشنا بود.