سال 1359 قبل از آغاز تهاجم رژیم بعث عراق با اینکه در کارخانه آزمایش شاغل بود به عشق امام(ره)و انقلاب آنجا را رها کرد و به خیل سبزپوشان سیدالشهدا(ع) در سپاه پیوست با آغاز تهاجم رژیم بعث عراق در مهر ماه 1359 از غرب کشور به جنوب رفت و مدت 60 ماه در جبهه ها حضور داشت . در عملیات های خیبر و بدر مجروح شیمیایی شد. اغلب در مسیرهای طولانی بدون راننده کمکی رانندگی می کرد. وقتی از جبهه باز می گشت به سرکشی فامیل و اطرافیان و پیگیری مراحل ساخت مسجد ابوالفضل(ع) محله "بهرام آباد" و امور فرهنگی و مذهبی(برپایی مراسم دعا بصورت دوره ای در منزل بستگان و برگزاری کلاس قرآن در منزل به اتفاق روحانی بزرگوار شهید احد عمویی) مشغول بود. با اتمام جنگ تحمیلی بدلیل شدت جراحات شیمیایی در منزل بستری شد،سید هرگز حاضر به تشکیل پرونده و استفاده از امکانات بنیاد جانبازان نگردید. می گفت اگر قرار است پرونده ای به جز پرونده پاسداریم تشکیل شود آرزو دارم پرونده شهادتم باشد.دائم ذکر خدا بر لب داشت و طلب شهادت می کرد.