شهدا را در حرم امام رضا(ع) طواف می‌دادند و محمد هم توی تابوت، مهمان آقا امام رضا(ع) بود. همان‌جا حاج‌آقا «ابراهیمی»، روحانی آملی و از بستگان محمد، نام «محمد تیموری» را روی تابوت دیده بود، اما فکرش را نمی‌کرد که این محمد، همان هم‌شهری و فامیل خودش باشد. حتی ذره‌ای هم شک نکرده بود. بعد از طواف و تشییع جنازه، تابوت محمد به معراج شهدای مشهد رفته بود. چند روز پس از این اتفاق، حاج‌آقا ابراهیمی به آمل بازگشت و متوجه شد که محمد تیموری در عملیات بدر شهید و جسدش مفقود شده است. سریع به منزل شهید تیموری رفت و قصه‌ی طواف تابوتی به نام محمد تیموری را تعریف کرد. مادر محمد با خانواده‌اش همراه با حاج‌آقا ابراهیمی یک‌راست به مشهد رفتند. همان‌طور که محمد به مادرش قول داده بود، مادر نیز به پابوس آقا علی‌بن موسی‌الرضا(ع) رفت. سپس برای شناسایی پسرش به معراج شهدا رفت. مادر وقتی پیکر محمد را دید، گفت: «این محمد من است، خودش است. آمده مشهد تا به عهدی که با مادرش بسته، وفا کند.» بعد هم با پیکر محمد به آمل برگشتند.