ایشان در حین آموزش نیروها در دانشگاه امام حسین علیه السلام از ناحیه زانو دچار آسیب میشوند و همیشه زانو بند میبستند حتی بعد از 13سال که پیکرشان باز گشت هنوز این زانوبند با ایشان بود.
ایشان در تشکیل گردان میثم بسیار فعال بودند و خیلی از افراد لوتی مسلک را جذب نمودند.
مسئولیت معاون فرمانده گردان میثم به ایشان محول میشود و انقدر به گردان میثم عشق میورزیدند که اسم اولین فرزند و تنها پسرشان را میثم میگذارند.
اواخر سال 62 بود که به همراه پسر خاله شان که 6سال از ایشان کوچکتر بودند راهی جبهه شدند و پسر خاله شان علیرضا بیگی مفقودالاثر گشتند و برای ایشان خیلی سخت بود چون خودشان موجب آشنایی علیرضا با بسیج شده بودند.