عاشورای سال 61 هنوز پایان نیافته است، قصه ی پرغصه کربلا همچنان جاریست و داستان شام، خیال تمام شدن ندارد! عاشورای سال 61 هنوز پایان نیافته است، قصه ی پرغصه کربلا همچنان جاریست و داستان شام، خیال تمام شدن ندارد! آری، داستان مظلومیت حسین علیه السلام و زینب علیه السلام در کربلا، داستان جسارت به خواهر حسین علیه السلام در میان مردمان بی غیرت اموی، داستان بی مهری بر دختر حسین علیه السلام در کوچه های تهمت و تحقیر شام، در خنده های شوم زجرآور امویان، همچنان ادامه دارد! نمی دانم چرا داغ اهل بیت علیه السلام، همه از شام آغاز می شود و به شام ختم می گردد. بی جهت نیست که وقتی از فرزند حسین علیه السلام و امام بر حق بعد از او، سوال می کنند ک از حوادث کربلا کدام یک جانسوزتر بود و دل داغدار شما را داغدارتر کرده است، سه بار و با تاکید می گویند: «الشام، الشام، الشام» اما در کربلا هر کس که دل در گرو محبت حضرت حق داشت، به یاری امام خوبی ها آمد. همه شنیده ایم که وهب، آن جوان مسیحی چگونه جان خود را فدای حضرت دوست نمود. حالا بعد از گذشت قرنها، شبیه این ماجرا در دفاع از حرم اهل بیت علیه السلام تکرار می شود. «دنی» نام جوان داستان ماست. «دنی جورج جحا» که معروف شد به «ابوعرب» متولد روستای «صیدنایا» از توابع دمشق.