برای فتح خان طومان رفته بودند. صبح فردای روز اعزام میگویند نیرو کم است و هر کسی که خسته شده میتواند برگردد، اما حمید در منطقه ماند. آن روز با روز شهادت امام حسن عسکری (ع) مصادف بود.
وقت نماز که میشد هر جا که بود نمازش را میخواند، حتی اگر در وزارت بهداشت در جلسه بود، میرفت نمازش را میخواند و دوباره برمیگشت، آن جا هم وقت نماز ظهر تیمم میکند و بلند میشود نماز خود را بخواند، وقتی میخواسته تکبیر بگوید خمپارهای در کنارشان به زمین میخورد و ترکشی روی شاهرگش مینشیند و بیحال که میشود چند بار یا زهرا (س) و یا حسین (ع) میگوید و شهید میشود.