مادر با چشمانی اشکبار از دیدار رهبر معظم انقلاب بسیار ابراز خوشحالی می کند و می گوید: ایشان با آمدنشان به ما احترام گذاشت و این برای من بسیار ارزش دارد. چایی دارچین برای ایشان ریختم. ایشان یک هدیه به من دادند و هنوز آن هدیه را دارم.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در شب تحویل سال نو 1993 میلادی با حضور در منزل شهید گاراپیدی با این خانواده شهید دیدار کردند.
همچنین مادرشهید درباره دیدن ویگن در خواب می گوید: دو بار خوابش را دیدم، یک دفعه تازه شهید شده بود دیدم ویگن خیلی زیبا شده و در یک باغ سرسبز بود. خیلی جلو نرفتم و گفتم جلو بروم نظرش می کنم. من می دانم که ویگن جایش خوب است و اگر شهید شده است از این دنیا به جای بهتری سفر کرده است.
** خواهر شهید: ویگن دیده بان جبهه بود
«مریم گاراپیدی» یکی از خواهران شهید نیز از زمانی گفت که خبر شهادت برادرش را به خانواده دادند را تعریف می کند و می گوید: یک روز یکی از دوستان ویگن به خانه مان آمد و با برادر بزرگم صحبت کرد و با هم بیرون رفتند. درخانه بودیم که همه فامیل ها آمدند و خبر شهادت را از آنها شنیدیم.
ویگن در جبهه دیده بان بود و چهره دشمن را از نزدیک می دید. سال 66 آمده بود مرخصی گفت «می خوام برم الیگودرز روستایمان را ببنیم». تعطیلات رفتیم منزل همسایه مان برای دیدار آنها. آن روز از الیگودرز به مادرم زنگ زدیم و مادرم به ویگن گفته بود که باید برگردی جبهه تا خدمتت را تمام کنی. ویگن از همان جا عازم جبهه شد.
** برادر شهید: امنیت را مدیون خون شهدا هستیم
ادیب گاراپیدی یکی از برادران شهید درباره ویگن گفت: ویگن در الیگودرز به دنیا آمد و از نوجوانی تا دبیرستان آنجا بود. برادرم ازهمه لحاظ اخلاقی، رفتاری، بخشش و کمک کردن تک بود. آن زمان با برادرانمان کشاورزی می کردیم و برادر وسطی همیشه از زیر کار در می رفت. ویگن همیشه پا درمیانی می کرد و می گفت اشکالی ندارد به او چیزی نگو و از سهم خودش برای او می گذاشت.
در آن روستا ما احساس غریبی نمی کردیم و خیلی ارتباط خوبی با همسایه ها داشتیم، سال 72 ما به هزینه خودمان مخابراتی به اسم شهید ویگن گاراپیدی ساختیم. رئیس مخابرات آن زمان دستور داد که خط مخابرات را دو طرفه کردند
وی ادامه داد: ویگن وقتی از جبهه می آمد، می گفت جبهه سخت است و باید قبول کنیم که بازی نیست. همرزمانش می گفتند جایی که ویگن خدمت می کرد خیلی خطرناک و سخت بود. ما این امنیت را مدیون خون شهدا هستیم.
** برادر دوم شهید: برای دفاع ازکشورمان حاضریم
برادر دیگر شهید درباره دفاع از خاک وطن می گوید: اگر جنگ شود، ما حاضریم دوباره برویم. ما ایرانی هستیم و باید از خاکمان دفاع کنیم.
شخصیت ویگن خیلی خاص بود و مانند همه شهدا بود. اجباری برای رفتن ویگن نبود، حتی خواهرم شناسنامه اش را مخفی کرد ولی او با کپی شناسنامه خود را معرفی کرد و پس از طی چند ماه دوره آموزشی در پادگان لویزان به لشکر 21 حمزه در دهلران و سپس موسیان منتقل شد. دقیقا به یاد دارم که ویگن اول اسفند 65 به جبهه رفت و اوایل فروردین سال 66 نیز در منطقه زبیدات(شرهانی) عراق به شهادت رسید.
ویگن گاراپیدی بعد از دو ماه نبرد در جبهه نبردحق علیه باطل در هفتم فروردین ماه 1366 بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن، به خیل شهدای راستین دفاع مقدس می پیوندد و پیکر پاک و مطهرش در قطعه شهدای ارامنه تهران به خاک سپرده می شود.