خواب عجیب خواهر شهید
آمده بود میگفت:
بیخود گریه میکنی... از زمانی که به زمین افتادم، تا به الان یک لحظه هم تنهایتان نگذاشتم... من همیشه با شما هستم...
گفتم: دروغ نگو. نیستی... دلتنگ شدیم..
گفت: هستم، خوب هم میدانم اطرافتان چه میگذرد...
نشان به این نشان که دیشب در دلت به من گفتی بیمعرفت...اینهمه بی تابی نکن... من زندهام... برای آدم زنده که گریه نمیکنند!!
من که میدانم، بی تابِ جسمِ روی زمین ماندهام هستی،
اما زهرا! باور کن... حتی در آن عکسی هم که از جسمم به شما رسیده... حتی در آن عکس هم من زنده ام... بیخود برای آدمِ زنده گریه نکنید...
راوی :خواهرِ شهید