مردمیسازی اقتصاد
🔸
در نظام سرمايهداری، اقليتی كارفرما و مالك ابزار توليد هستند و اكثريت جامعه به عنوان كارگر و مزدبگير به استخدام اقليت درمیآيند، الگوی توليد انبوه و متمركز است. اين اقليت منابع عمومی را در اختيار دارند.
🔸
«جان رالز» از اين مدل به شرط افزايش رفاه محروم ترين افراد جامعه دفاع كرد، ولی اين مهم حاصل نشد و
شكاف طبقاتی عميقی شكل گرفت. جمله آغازين مقاله «دارون عجم اوغلو» در مجله فارين افرز این است: «جهان در چنگال يك بحران فراگير اسير شده است.
شكاف ميان فقير و غنی در بسياری از كشورها عميق تر شده است».
🔸مردم قصد و انگيره مشاركت در امر اقتصادی دارند ولی بستر آن مهيا نیست.
🔸توزيع
سهام عدالت و سهامدارشدن كارگران در كارخانه شايد توفيقاتی مانند دولت رفاه داشته باشد ولی تغييری در
سيستم کلی نابرابری ایجاد نمیكند.
🔸
ما برای مشاركت آحاد مردم در اقتصاد به يك «سیستم توليد كوچك مقياس و غيرمتمركز» كه مردم امكان مالكيت، توام با مديريت بر ابزارهای توليد خود داشته باشند، نيازمنديم.
🔸
برای اين تحول بنيادین تغيير در چهار سطح آلات توليد، محيط توليد، نظام توزيع و نقش دولت ضروری است.
🔸برای اين مهم بايد از آغاز زنجیره شروع كرد و
آلات توليد كوچك مقياس را با آلات توليد انبوه جايگزين كنيم. توليدكنندگان به جای رابطهی هرمیِ حاكم در توليد سرمايهداری به
رابطه شبكه ای و وابستگی متقابل می رسند و كل كشور به
شبكه ای هم افزا از افراد مولد تبديل خواهند شد و دولت به عنوان حامی، هادی و ناظر در مركزيت اين شبكه قرار میگيرد.
🔸فناوری ارتباطات امكان بیسابقه ای را برای توزيع فراهم كرده است و شبكه های اجتماعی بسياری برای ايجاد
هم بستگی بين حلقه ها ايجاد شده است.
#قدرت_و_پیشرفت ۱۵