جنگ اسرائیل و ایران: پایان یافته اما حل نشده (بخش اول)
#ترجمه
نویسنده :راز زیمت
مدیر برنامه تحقیقاتی ایران و محور شیعه در موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) است. او همچنین سردبیر مشترک مجله این موسسه، ارزیابی استراتژیک، است. علاوه بر این، او به عنوان پژوهشگر در مرکز اتحاد برای مطالعات ایرانی در دانشگاه تل آویو فعالیت میکند.
آتشبس شکنندهای که در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و اسرائیل اعلام شد، پایان مرحلهای بسیار شدید و بیسابقه از رویارویی مستقیم دو کشور را رقم زد. اسرائیل میتواند این دور از درگیری را یک موفقیت عملیاتی بزرگ تلقی کند، چرا که توانست برنامه هستهای ایران را بهطور قابل توجهی به عقب براند. هرچند ایران همچنان بخشی از ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را حفظ کرده و ممکن است آن را به سایتهای مخفی منتقل کرده باشد، اما حملات اخیر موجب آسیب جدی به تأسیسات کلیدی از جمله نطنز و فردو شد. همچنین، حذف دستکم ده دانشمند ارشد هستهای روند توسعه سلاح هستهای ایران را حداقل برای آینده نزدیک مختل کرده است. با وجود این، کارشناسان معتقدند ایران همچنان میتواند مواد شکافتپذیر لازم برای ساخت سلاح هستهای را در بلندمدت تولید کند، هرچند هنوز مشخص نیست آیا این توانایی بهتنهایی برای تولید بمب کافی خواهد بود یا خیر.
از سوی دیگر، ایران همواره تلاش کرده است نتیجه این نبرد را، فارغ از واقعیتهای میدانی، بهعنوان یک پیروزی جلوه دهد. مقامات ایرانی با برجستهکردن خسارات اسرائیل و تأکید بر تلفات انسانی، سعی در نمایش توانمندی نظامی خود و القای این تصور داشتند که جمهوری اسلامی توان تحمل یک جنگ طولانی و فرسایشی را دارد. تجربه شکست حزبالله در سال گذشته هم در رسانههای ایران بهعنوان «پیروزی» معرفی شد، با این ادعا که این گروه توانست اسرائیل را مجبور به پذیرش آتشبس کند. در این دور نیز انتظار میرود تهران روایت مشابهی ارائه دهد.
اهداف کلیدی استراتژیک ایران از ابتدا عبارت بودند از: بقای (رژیم) (که بالاترین اولویت ملی به شمار میرود)، حفظ برنامه هستهای (بهعنوان بیمه بقای (رژیم)) و تداوم زیرساختهای استراتژیک شامل توان موشکی، شبکههای اطلاعاتی و سامانههای فرماندهی و کنترل. در سطح داخلی، (رژیم) موفق شد انسجام نسبی را حفظ کند و افکار عمومی را به سمت دشمن خارجی سوق دهد، تا خشم و نارضایتی داخلی بهطور موقت مهار شود. کنترل شدید رسانهها و بهرهبرداری از احساسات ملیگرایانه به این روند کمک کرد.
از منظر آمریکا، ورود مستقیم به عملیات نظامی علیه ایران یک تحول مهم محسوب میشود. این تصمیم پیام روشنی درباره آمادگی آمریکا برای استفاده واقعی از قدرت نظامی در مقابله با تهدید هستهای ایران به جهان مخابره کرد. چنین اقدامی میتواند بهعنوان یک سابقه تاریخی، راه را برای اقدام دولتهای آینده آمریکا هموار کند.
با وجود ضربات سنگین، بعید به نظر میرسد تهران از جاهطلبیهای هستهای خود دست بکشد. حتی ممکن است شکستهای اخیر، عزم ایران را برای دستیابی به «بیمه نهایی» یعنی تسلیحات هستهای تقویت کند. نشانههایی وجود دارد که بخشی از حاکمیت ایران به این نتیجه رسیده که برای بازیابی
بازدارندگی، تغییر در دکترین هستهای و حتی عبور از آستانه تسلیحاتی اجتنابناپذیر است. بنابراین، پایان عملیات نظامی احتمالاً باعث تضعیف این گرایشها نخواهد شد، بلکه ممکن است آنها را شدت بخشد.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR
#تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz
#اینستاگرام