✅دیباج هفتاد و دوم
🔶جنس غیر منطقی
📌در تقرب به خداوند اصلا جنس و جنسیت مطرح نیست چون جنس و جنیست آفریده خود خداوند است و خداوند همه آفریدگان خود را دوست دارد.
📌 اساسا خداوند، مثل برخی انسانها، جنس بد تولید نمیکند. همه اجناسی که خداوند آفریده است، عالی هستند و در دستگاه آفرینش خداوند، جنس متوسط و داني (پست) وجود ندارد. با این حساب، شاید وجود نوع حقیقی و نوع اضافی هم در این ساختار بیمعنا باشد.
📌بهنظر، هر آنچه که آفریده خداوند است، تحت تنها یک جنس و یک ماهیت گنجانده میشود (برخلاف نظر منطقدانان که اجناس و ماهیات متنوع برای موجودات قائلند) و آن ماهیت «آفریدهشدگی» است.
📌همه چیز جز وجود فرازمند خداوند، زیر چتر مخلوقیت قرار میگیرد، پس جنس و جنسیتهای مندرآوردی و ساختگی که شاکله ذهن بشر آن را برای تسهیل درک روابط بین أشیاء پدید آورده است، در دستگاه آفرینش خداوند و در مسیر نزدیکشدن به او جایگاهی ندارد.
📌جنس زن و جنس مرد، از آن بافتههای ذهن بشر از دیرباز تاریخ تاکنون بوده است. شاید «عقل مذکر» بیشترین تأثیر را در این مرزبندی ایفا کرده باشد.در دوران نوگرایی و با ظهور نهضت فریبای طرفداری از حقوق زن، به ظاهر تلاش شد تا این مرزبندی کمرنگ شده و از بین برود، اما آنچه کمرنگ شد، مرز میان جنسیتها بود و نه جنسها.
📌هنوز هم باور به دو جنس از نگاه مادی وجود دارد که تلاش میکند بر اساس طرد جنسیت و حرکت در مسیر ایجاد برابری یکی از دو جنسیت با دیگری، به نوعی دیگر، جنسی را تا درجه جنسی دیگر برکشد.👇