به نام خالق حسین💔🙂
با افتخار چادریم😌
چادرم یادگار مادرم زهراست با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکنم🍂
از اول حجابم کامل بوده و هست و خواهد بود🙂🦋
سرم بره چادرم نمیره🖤
صمیمی ترین رفیقم فاطمه ست که با تمام وجودم دوسش دارم هردومون محجبه و با افتخار چادری هستیم☺️🍃
قصه ی رفاقتمون واقعه جذابه😭💔
شب نیمه شعبان بود...
با مادرم امامزاده بودیم.
دوست داشتم یک محفل کودکانه بسازم و بچه های کوچیک رو جمع کنم👀
یک مکان زیبا پیدا کردم💔
شهید اورده بودند😭😭
دلم گرفت رفتم نزدیک تر...💔
یک دختر زیبای محجبه دیدم واقعا چشمام هزارتا شد خیلی زیبا بود فکر کردم دختر شهیده😭
رفتم نزدیک تر و نشستم با گریه های مادر شهید واقعا دلم بدجوری شکست💔😭
رفتم باهاشون صحبت کردم واقعا خانواده خیلی خوبی بودند😍
کم کم دیگه باید از امامزاده برمیگشتیم خونمون🍃
همیشه پنجشنبه ها با مادرم میرفتیم همون امامزاده یک بار دوباره همون دختر رو دیدم😃
اولش ازش خجالت میکشیدم چون واقعا جذاب و زیبا بود😅
روزها میگذشت...🥀
و من هربار میرفتم امامزاده اون دختر رو میدیدم🙂
و خلاصه باهم رفیق صمیمی شدیم خیلی وقته باهم رفیقیم و من از این بابت واقعا خوشحالم و همینجا میگم فاطمه جونم عشقم نفسم عمرم زندگیم جانانم فدات شم با تمام وجودم عاشقتم و حاضرم جانم را تقدیمت کنم🙂🌹
این بود داستان رفاقت من با یک دختر بهشتی☘🌹
_______________________________
🙃اسماء الهدی نامی مذهبی و بسیار زیبا🙃
{{{{{{{@ddjjbcxdh}}}}}}}