دیگه آسی شده بودم با داد رو به دکتر ماهان گفتم:آره من دکتر رضایی شدم ، خیالت راحت شد ! روون شده بود و صدای دکتر ماهان بد تر از همه : واقعا متاسفم برات اون خودش داره دختره ی ابله حلقه ی تو دستش ندیدی ؟! با گریه از جا بلند شدم و از در بیرون رفتم که یکهو دکتر رضایی گفت : که من شدی ؟ هوم ! با تعجب نگاهش کردم که یک دفعه🙈😱🔥 https://eitaa.com/joinchat/2863530354Cbaf684487d رمانی که یک شبه غوغا کرد😌💃💞