﷽ 『داستان من میترا نیستم 🌸 』 📌 😉 🙂زینب بعد از انقلاب تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود و طلبه بشود 🧐میگفت ما باید دینمون رو بشناسیم تا بتونیم از اون دفاع کنیم ✨در آن سال زینب ۱۲سال داشت و نمیتوانست به حوزه برود شاید یک علت این تصمیم زینب وجود کمونیست ها در آبان بود 📚بچه های مذهبی باید همیشه خودشان را آماده میکردند تا در موقع بحث کم نیاورند ♥️زینب به همه آدم های اطرافش علاقه داشت. 😓یکی از غصه هایش کمک به آدم های گمراه بود 🌸🌿🌼🍃〰〰〰〰〰〰 خب رفقا🙂✌️ 💐اینم یک بخش دیگه از تلاش های ابجی زینب برای رسیدن به هدفش… 🤔به نظرم وقتشه بریم تو فکر که ما برای هدفمون چکار کردیم؟ 🙄اصلا هدفی داریم؟ 🤦‍♀رفقا دیگه الان وقت دست رو هم گزاشتن نیست… 😈شایدم دشمن ملعونمون بیاد در گوشمون بگه… 🙁بابا مردم دیگه بی دین شدن 😒اخه مگه تو یک نفر چکار میتونی بکنی… 😏اون زمان همه مردم خوب بودن و مثل حالا نبوده که مسخرت کنن 😓همه این فکرا ممکنه مارو بی انگیزه کنه و چند قدم بریم عقب… وقتشه به خودمون بیایم و ببیینیم حتی تلاش های یک دختر ۱۴ساله تو جامعش تاثیر میزاره و میشه افتخار ما 🙃پس عقب نکش و جا نزن 🙂باقدرت ادامه بده 💪تو میتونی 📌@Eashagh_reza