🔰 زن طراز حکمت عهد
💢نگاه اسلام و قرآن به تاریخ با نگاه هگل، هردر و ویکو متفاوت است و اسلام به جای تاریخ، عهد دارد به این معنا که از آدم تا رسولالله و از حضرت علی تا حضرت مهدی، انسان با حضرت الله عهدی بسته و بر اساس خط سیر آن عهد پیش میرود و آن عهد تقواست.
💢رابطه رفت و برگشتی بین تقوا و ثقلین یعنی قرآن و عترت مبتنی بر عهد، نردبانی حلزونی و مارپیج به سمت عالم بالا شکل میدهد که سیر استعلاء نام دارد و توسعه استعلایی در معنویت است در تقابل با توسعه مادی صرف که آن را با نام دولوپمنت میشناسیم و برآیند این دو نوع توسعه رشد است.
💢در اندیشکده اطمینان به این سیر استعلایی، گشتاور استعلایی زمان گفته میشود زیرا در فیزیک، حرکت دَوَرانی که مانند یک پیچ به سمت بالا یا پایین نیز حرکت داشته باشد گشتاور نام دارد. زمان هم به این معنا که در دوران زمانی که از ملزومات عالم ماده است انسانها یا سیر استعلایی دارند و یا سیر انحطاطی.
💢در مقابل گشتاور استعلایی زمان، گشتاور دیگری موضوعیت دارد که در دوران زمانی، انسانها به دلیل عدم رعایت تقوا، به نسبت معنویت سقوط و هبوط میکنند و دچار انحطاط میگردند که به این گشتاور در وادی معرفتی اندیشکده اطمینان گشتاور انحطاطی زمان گفته میشود و خط سیری انحطاطی به دلیل برنتافتن تقوا و حدود، قیود و مرزهای الهی است.
💢لیبرالیسم مبتنی بر مفهوم لسهفر است که یعنی رهایی از هر قید، بند، حد و مرز و در واقع یعنی عدم رعایت حدود و قیود و مرزهای عالم خلقت.
دقیقاً یعنی مخالفت با تقوا.
لذا میتوان گفت لیبرالیسم بر گشتاور انحطاطی زمان انطباق دارد.
💢از نظر نگارنده این متن برای لیبرالیسم میتوان هفت گام و هفت مرحله در نظر گرفت که با هر مرحله انسان بیشتر دچار انحطاط میشود:
اول رهایی از قید، بند، حد و مرز دین با پلورالیزم
دوم رهایی از ملیت با گلوبالیسم
سوم رهایی از جنسیت با +LGBT
چهارم رهایی از انسانیت با سگبازی و سگوری
پنجم رهایی از حیوانیت و حیوان بودن با تتو و قطع اختیاری اعضای بدن
ششم رهایی از جانداریت و جاندار بودن با مانکن زنده و مجسمه زنده شدن
هفتم رهایی از موجودیت و بودن با غرق شدن در دنیای توهم و نیستی و وهم و خیال به کمک موادمخدر، مسکرات، خمر، قمار، سکندلایف و جهانهای موازی (سینگیولاریتی؛ تکینهگی بشرتکنیک و ترنس هیومنیزم)
💢گام سوم در روند انحطاط لیبرالی، رهایی از قید، بند، حد و مرز جنسیت با +LGBT است.
نکته اینجاست که در تمامی اسناد استراتژیک معاصر غرب مانند سند توسعه هزاره و سند توسعه پایدار که به ۲۰۳۰ معروف است و دیگر اسناد فرادستی و همچنین در تشکیل همه نهادهای خرد و کلان در سطح جهان یک مورد مشترک است:
پایبندی به توسعه پایدار و در ذیل آن تحقق برابری جنسیتی.
💢برابری جنسیتی که در غرب و در این اسناد و به عنوان هدف تشکیل این نهادها مطرح است متفاوت است با آنچه ما از برابری جنسیتی در نگاه ایرانی-اسلامی فهم میکنیم و اصلاً منظور آنها مشارکت اجتماعی و ایفای نقش زنان در جامعه منهای نگاه به جنسیت نیست بلکه برابری جنسیتی در نگاه غربی یعنی همان گام سوم لیبرالیسم یعنی رهایی از قید، بند، حد و مرز جنسیت.
💢در حکمت عهد و در نگاه اسلامی میبینیم که زنان و مردان طراز کاملاً قید، بند، حد و مرز جنسیت خویش را پذیرفتهاند و با رعایت آن به لحاظ فردی و اجتماعی، نقشآفرینی نمودهاند.
زنان طراز اسلام از حضرت حوا و هاجر و ساره و آسیه و مریم تا آمنه و فاطمه بنت اسد و خدیجه کبری تا زینب کبری و مخدرات و بنات حرم ابیعبدالله تا فاطمه معصومه و حکیمه خاتون و نرجس خاتون و بالاتر از همه آنها حضرت فاطمه زهرا همگی زنانی بودهاند که با رعایت حد، مرز، قید و بند جنسیت و تقوا و حیا بالاترین سطح مشارکت و نقشآفرینی اجتماعی را داشتهاند تا جایی که حضرت زهرا الگو و حجت خدا بر ائمه هستند و اینکه بگوییم حضرت فاطمه الگوی فقط زنان هستند فروکاست شأنیت ایشان است.
💢زن در نگاه اسلام اگر با رعایت حدود و قیود جنسیت و تقوا نقشآفرینی و مشارکت فردی و اجتماعی داشت، میشود الگوی همهی زنان و مردان امت اسلام و در مبحث عالمةغیرمعلمة و عقیلهیبنیهاشم سعی شد در حد توان گوشهای از عظمت حضرت زینب طبق همین قاعده تبیین شود.
💢اگر زنی، زن طراز اسلام شد که در کلام امام خامنهای «الگوی سوم زن» نام دارد هیچ مرد و زنی به گرد پای این زن طراز اسلام نمیرسد و شأنیتش این است که عباس و علیاکبر زانو بزنند تا آن بانوی مخدره از مرکب نزول اجلال بفرماید و از انسان حیوان ناطق تا انسان حیوان شگفتانگیز غربی و شرقی هرگز مَحرم فهمش نخواهند بود.
💢وقتی حضرت زهرا به پدر عرض کرد این طفلی که حمل میکنم؛ حسین با من سخن میگوید، ایشان پاسخ داد دخترم تو هم با مادرت در بطن او سخن میگفتی.
✍️ احسان فرشاد
🔰 در همه شبکههای اجتماعی:
🆔
@EhsanFarshadEF