5.15M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
. ⭕️می‌خواستن عقد کنن ولی به خاطر انفجار پیجرها، داماد، چشم و دست‌هاشو از دست می‌ده. زنگ می‌زنن به پدر عروس که قرار عقد رو لغو کنن، عروس پشت تلفن داد می‌زنه: تا قبل این ، می‌خواستم زنش بشم ، الان می‌خوام کنیزش بشم ...