✔️حسن روحانی گفته : ما موفق شدیم بدونِ پول نفت ، بودجه کشور را تامین کنیم!!! یاد اون ماجرای ملای رومی افتادم ! یک روز درویش مسافری، سوار بر خرش به دهی رسید و سراغ خانقاه رو گرفت. آدرس باغی رو بهش دادند. به اونجا رفت و دید صوفیان، درویشان، فقیران و رندان جمعند. خرش رو به طویله برد، به خادم خانقاه سپرد، و خود وارد مجلس شد. رندان که دیدند درویش با خر وارد باغ شده، خیلی احترامش کردند، صدر مجلس نشوندش، و حسابی به حرف گرفتنش. تا درویش سرش گرم بود، رندان خر درویش رو بردند، فروختند، و کبابی تهیه کردند؛ سفره انداختند و مشغول خوردن شدند. خوب که سیر و کیفور شدند، به مطرب گفتند آوازی بخونه. مطرب هم اولین چیزی که به ذهنش رسید این شعر بود: «شادی آمد غصه از خاطر برفت - خر برفت و خر برفت و خر برفت» 🔹تا پاسی از شب خوندند و رقصیدند و صفا کردند. درویش هم جو گیر شد و بیش از بقیه رقصید و بلندتر از بقیه خوند «شادی آمد غصه از خاطر برفت خر برفت و خر برفت و خر برفت» 🔹خوب که خسته شدند، به خواب رفتند. صبح که درویش بلند شد، دید همه رفتند و خودش تو باغ تنهاست. رفت به طویله که خرش رو برداره، دید خبری از خر نیست. از خادم باغ سراغ خر رو گرفت. خادم گفت پس فکر کردی اون کبابی که دیشب خوردی از کجا اومده بود؟ درویش گلایه کرد که چرا دیشب بهم نگفتی تا لااقل پولش رو ازشون بگیرم. خادم گفت دیشب اومدم بهت بگم، ولی چنان سرخوش رقص و آواز بودی که نتونستم این مسئله رو بهت توضیح بدم!!! @FORSATE_HOZOR .