حکیمی؛ از شخصی پرسيد: روزها و شب هايت چگونه می‌گذرد؟ شخص با ناراحتی جواب داد: چه بگويم امروز از شدت فقر و گرسنگی، مجبور شدم کوزهٔ سفالی که يادگار سيصد سالهٔ اجدادم بود را بفروشم و برای خود نانی تهيه کنم. حکيم گفت: خداوند متعال روزی تو را ،«سيصد سال پيش» کنار گذاشته، و تو اين گونه ناشکری و ناسپاسی می‌کنی؟! @FORSAT_HOZOR