دوستان انقلابی! این متن واقعا جای فکر داره👇🏻 از این تغییر رویکردها زیاد داریم مثلاً فرار از کار جدی سیاسی به کار تربیتی در مساجد، فرار از کار سیاسی مستمر و کادرسازی سیاسی به هیئت‌های هفتگی و مناسبتی، فرار از "مبارزه با فقر و فساد و نابرابری" به فعالیت‌های جهادی و محرومیت‌زدایی فرار از کار جدی اجتماعی به هیئت‌داری و جلسات حفظ قرآن‌. خیلی از نیروهایی که می‌توانند در عرصه سیاسی و اجتماعی کار اساسی کنند و جریان و جبهه برای تغییر و تحول راه بیاندازند، به کارهای "خوب" و "جذاب" پناه می‌آورند. چون این کارها دردسری ندارد! دعوایی ندارد؛ مانعی ندارد. مسئولان نظام و دستگاه‌های اجرایی و بزرگان همه از قِسم دوم فعالیت‌ها استقبال می‌کنند. دستگاه‌های امنیتی خیلی استقبال می‌کنند. البته در دل هر کاری سختی‌هایی هست، موانعی وجود دارد و ما اصل این کارها را نفی نمی‌کنیم. همین‌های کارهای هیئتی و جهادی و قرآنی هم از بد حادثه دچار حواشی متعدد و موانع مختلف می‌شود. از حسادت و چشم و هم‌چشمی تشکل ها و گروه‌ها و مساجد و هیئات گرفته تا عدم تحمل همین مجموعه‌های مردمی توسط سازمان‌های حکومتی و دولتی و حوزه و بسیج و از طرفی دعواهای درون مساجد جوانان با هیئت امنا و ...! یعنی همین‌ها هم کلی دردسر دارند. باید بروید از نزدیک ببینید چه عرض می کنم! اما وقتی همگان به این کارها(یعنی کارهای خوب و جذاب ولی در اولویت پایین‌تر نسبت به آن کارهای اساسی) دچار شدند و بخاطر هزینه‌ها و سختی ها و تبعات کارهای جنس اول، از مبارزه نفس‌گیر با فقر و فساد و تبعیض به فعالیت های تربیتی و هیئت و کار خیریه مشغول پناه بردند، جامعه تهی از ارزش‌های اصلی می‌شود. می‌شود همین وضعیتی که امروز شاهدش هستیم! معتقدم این تغییر رویکرد جامعه حزب‌اللهی از دهه ۷۰ به این طرف، کم‌کم ایجاد شد و به وضعیت امروز رسیده. به حزب‌اللهی جماعت تزریق کردند که تو چکاره مملکت هستی؟ تو چکاره فولاد و نفت و پتروشیمی هستی؟ تو فقط باید بروی در مسجد و هیئت به سر و صورت بزنی! تو فقط در انتخابات‌ها به نیروهای سیاسی اصولگرا رای بدی علیه اصلاح‌طلبان! ✍داود مدرسیان @FORSAT_HOZOR