تو راه برگشت از کرمان برا روحانی جشن تولد گرفتن یاد این شعر سعدی افتادم :
✨ الا ای که عمرت به هفتاد رفت
مگر خفته بودی که بر باد رفت؟
✨همه برگ بودن همی ساختی
به تدبیر رفتن نپرداختی
✨قیامت که بازار مینو نهند
منازل به اعمال نیکو دهند
✨بضاعت به چندان که آری بری
وگر مفلسی شرمساری بری
✨که بازار چندان که آکنده تر
تهیدست را دل پراکنده تر
✨ز پنجه درم پنج اگر کم شود
دلت ریش سرپنجه ی غم شود
✨چو پنجاه سالت برون شد ز دست
غنیمت شمر پنج روزی که هست
✨اگر مرده مسکین زبان داشتی
به فریاد و زاری فغان داشتی
✨که ای زنده چون هست امکان گفت
لب از ذکر چون مرده بر هم مخفت
✨چو ما را به غفلت بشد روزگار
تو باری دمی چند فرصت شمار
پناه برخدا 😊
@JAVALDUOZ
https://sapp.ir/java
https://eitaa.com/JAVA