حاج قاسم داشت سوار ماشین میشد که یکی از خانوم ها نوزادشو آورد جلو و از ایشون خواهش کرد تا تو گوش بچش اذان بگن ، حاجی همین طور که داشت اذان می گفت دست شو جلو صورت نوزاد گرفت تا نور خورشید اذیتش نکنه. سردار حواسش به همه چی و همه کس بود. امیرحسین سعادت 🔻تلگرام و اینستاگرام حاضر جواب🔻 @Haazer_javab1 Eitaa: @haazer_javaab