‌ 📥 داستان سه قربانی . . . ✍ حجةالاسلام جواد محمدنیا 🔵 مصدق را معمولاً مثال می‌زنند که هیچ تحریکی در کارش نبود. نه سلاح ساخت تا کشور را قدرتمند کند نه در پیرامون‌مان کاری انجام داد تا منطقه حائل و دفاعی به وجود بیاورد، خیالِ درافتادن با اسرائیل را هم نداشت. فقط خواست اختیار نفت‌ دست خودمان باشد اما سرنگونش کردند. 🔷 مهم‌تر از مصدق خود رضاخان بود که یک مرحله بالاتر از سازش، با غرب رابطه داشت. هرگز چالش خاصی نیافرید و حتی در ماجرای امتیاز دارسی پس از کمی رفت و برگشت کوتاه آمد. از ابتدا به وابستگی متهم می‌شد و تا آخر هم کاری که منافع قدرت‌ها را تهدید کند از او سر نزد‌. 🔹 تعداد کارشناسان انگلیسی در ایران بیش از آلمانی‌ها بود اما با اینکه رضاخان در این موضوع هم کوتاه آمد بهانه را کنار نگذاشتند. سرانجام نیروی دریایی‌شان پس از یک فریب شرم‌آور بنادر و کشتی‌های ایران را زیر آتش گرفت و جنوب را اشغال کردند. شوروی هم با ارتشش شمال‌ را گرفت. 🔹 چرا بی‌طرفیِ ایران نقض شد اما ترکیه که روابط قوی‌تری با آلمان داشت مصون ماند؟ پاسخ ساده است: مسئله اصلا روابط با آلمان نبود که می‌توانستند مهار یا متوقفش کنند‌، مسئله موقعیتِ راهبردی ایران بود تا انگلیس بتواند جبهه شرق را تقویت و ورق را در سرزمین اروپا برگرداند. 🔹 برای آنها که نمی‌پذیرند موقعیت و داشته‌های ایران موجبِ بدبختی‌هایش هم بوده هر دو مثال باید معنادار باشد‌. نه رضاخان مقصر بود نه مصدق . . . 👇 متن کامل در پیوست زیر 👇 حوزه ویراست، حامی روحانیت انقلابی ✍@Howze_Virast 📥 ✍@Howze_Virast 📥