مصلحتاندیشترین عدالتخواه -۱
1- خیلیها معمولا یا در گفتن حق و عدالتطلبی کم میگذارند و یا در مصلحتاندیشی. یا از حق و عدالت چنان دفاع میکنند که خود، تبدیل به مفسده میشود، و یا چنان مصلحتاندیشی میکنند که حق و عدالت قربانی شود و دنیا به کام تضییع کنندگان حق و تبعیضطلبان شود.
بسا حقجویی و عدالتطلبی که ابعاد آن درست سنجیده نشد یا در بیان و مطالبه آن، دقت و هوشمندی لازم لحاظ نگردید و تبدیل به ضد خود شد؛ زبان بدخواهان را برای غبارآلود کردن فضا و ایجاد حاشیه امن تخلف دراز کرد.
2- جامعیت در رفتار، میراث بزرگ امیر مومنان علی علیهالسلام است. امام با وجود اینکه به نصب الهی، «امیر المومنین» بود و پیامبر اعظم (ص) درباره او فرمود «علی مع الحق و الحق مع علی، یدور حیثما دار. علی با حق است و حق با علی؛ میگردد هر جا که او بگردد»، هرگز موضعی نگرفت که تشخیص حق را برای مردم دشوار کند یا موجب دراز شدن زبان دشمنان امت و نهضت شود.
مولای متقیان با سیره خود آموخت که چگونه باید میان دو فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» (عدالتطلبی و حقگویی) و «وحدت و مصلحت عمومی» تعادل برقرار کرد. اینکه هم صریح و قاطع باشی و بر سر حق مداهنه و مجامله نکنی، و در عین حال، مصلحت را مراعات کنی و موجب آسیب به مصالح کلان عمومی نشوی. یا گفتار و رفتاری از تو صادر شود که دشمنان با دستاویز آن، عقدهگشایی و فتنهانگیزی کنند.
جانب تقوا و انصاف و مصلحت را در نسبت با دیگران نگاه داشتن، معمولا برای انسان دشوار مینماید؛ و دشوار تر، هنگامی است که انسان با کسی - ولو به حق- مخالف و معارض باشد.
3- امام (ع) با مخالفخوانی زبیر و طلحه، تا کارشان به کارشکنی و محاربه نکشید، مدارا کرد؛ در عین حال که حاضر نشد بیتالمال و برخی مناصب را به نام مصلحت، به آنان بسپارد تا راضی شوند و کارشان به شورش نکشد.
زمانی، برخی یاران به نام مصلحت، از امام خواسته بودند تا قبضه کردن قدرت و ثبات یافتن حکومت، با دانه درشتهای امتیازطلب و دست درازیهای آنها به بیتالمال مماشات کند.
اما حضرت فرموده بود «أَتَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ؟... آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را با ستم كردن بر كسانى كه بر سرپرستی آنها گماشته شدهام، طلب کنم؟ به خدا سوگند تا شب و روز از پى هم مىآيند و در آسمان، ستارهاى از پس ستاره ديگر طلوع مىكند، چنين نخواهم کرد. اگر اين مال از آن من بود، باز هم آن را به تساوى ميانشان تقسيم مىكردم. پس چگونه چنين نكنم، در حالى كه مال، از آن خداوند است» (خطبه 126 نهجالبلاغه).
امام در عهدنامه مالک هم تصریح کرد که نباید صاحبمنصب، رضایت خواص را به قیمت تضییع حق عامه و برانگیختن نارضایتی آنان جلب کند.
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad