نفت عراق و حوادث بعد از جنگ جهانی اول با پایان یافتن جنگ جهانی اول و پیروزی متفقین، طرفین برای تصمیم‌گیری درباره مسائل مربوط به جنگ و آینده جهان در ورسای فرانسه دور هم گرد آمدند. یکی از مسائل مطرح در مذاکرات میان فرانسه و انگلستان بحث بر سر نوع رویکرد نسبت به عراق و چگونگی استفاده از نفت این کشور بود. جرج لوید، نخست‌وزیر بریتانیا، و پیتر کلمانسو، همتای فرانسوی‌اش، درباره این موضوع با هم بحث و جدل کردند و در نهایت رئیس‌جمهور آمریکا بود که میان طرفین میانجیگری کرد و کوشید چالش میان دو طرف را حل و فصل کند. در پایان طرفین در توافق محرمانه سان ـ رمو، که در سال 1920م امضا شد، موافقت کردند که نفت عراق به انگلستان واگذار شود و در ازای آن شرکت نفت ترکیه و عواید و منافع ناشی از آن به فرانسه برسد. نکته جالب اینجاست که خود آمریکایی‌ها بعدا از این توافق شاکی شدند و آن را امپریالیسم آنگلو ـ فرانسوی لقب دادند و خواستار نقش‌آفرینی آمریکا در منابع نفت عراق گردیدند. در نتیجه منازعه قدرت‌های استعمارگر بر سر نحوه تقسیم نفت عراق همچنان ادامه پیدا کرد؛ به‌نحوی که روابط انگلستان و آمریکا به سردی گرایید. این روند باعث شد بریتانیا از متحد راهبردی خود دلجویی کند و زمینه همکاری میان طرفین بر سر نحوه تقسیم نفت عراق فراهم شود. بدین‌ترتیب از طرف آمریکا والتر تیاگله، رئیس بزرگ‌ترین شرکت نفتی آمریکا، یعنی نیوجرسی، برای تشکیل یک کنسرسیوم با مقام‌های لندن، مخفیانه وارد مذاکره شد.  اکتبر سال 1927م بود که یک تیم تحقیق از بریتانیا موفق شد در حوالی کرکوک عراق منابع عظیم دیگری از نفت عراق را کشف کند و اشتیاق طرفین به‌ویژه آمریکا را برای مذاکره و رسیدن به نتیجه بیشتر کند. این میدان نفتی، که «میدان خانه» نام داشت، یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های نفتی در جهان به‌شمار می‌آمد و می‌توانست سود سرشاری را نصیب قدرت‌های استعمارگر کند. در نهایت در جولای سال 1928م بود که طی توافقی که موافقت‌نامه خط قرمز نام داشت، کنسرسیومی از شرکت‌های بریتانیایی و آمریکایی کنترل نفت عراق را به‌دست گرفتند و تلاش کردند از این منبع سرشار حداکثر استفاده را ببرند. در این توافق که میان این دو قدرت استعمارگر به امضا رسید بیش از 50 درصد نفت عراق نیز به انگلستان می‌رسید و این کشور می‌توانست از طریق آن اقتصاد خود را مدیریت کند. سهم آمریکا از نفت عراق تقریبا کمتر از 40 درصد بود. بدین‌ترتیب نفت به معنای امروزی آن و در حجم گسترده از همین مقطع بود که در عراق تولید و به بازار عرضه شد. در این سال ظاهرا در عراق 2.700 بشکه نفت تولید و به‌تدریج روانه بازار مصرف گردید. از این مقطع به بعد بود که نفت عراق با توجه به توان نظامی، فشار سیاسی و نقش شرکت‌های خصوصی قدرت‌های بزرگ، میانشان تقسیم می‌شد. در واقع بریتانیا و آمریکا بر اساس میزان قدرتشان، نفت عراق را میان خود تقسیم می‌کردند و هیچ سهمی برای اعراب محلی قائل نبودند. به تعبیری در این بازه زمانی، نفت عراق میان قدرت‌های بزرگ تقسیم می‌شد و هر چه این قدرت بزرگ‌تر بود سهم بیشتری از نفت عراق نصیبش می‌شد. در نتیجه درحالی‌که بیشتر مردم عراق در فقر و تنگدستی به‌سر می‌بردند، این کالوست گولبنکیان، تاجر ارمنی ـ انگلیسی بود که مدیریت نفت انگلستان در عراق را بر عهده داشت و از این طریق سود سرشاری به جیب زد. او تقریبا 5 درصد از سود حاصل از استخراج منابع نفتی را به‌دست می‌آورد و در نتیجه توانست ثروت هنگفتی را از این راه به دست آورد. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال‌های بعد و به‌تدریج با مبارزاتی که علیه سلطه انگلستان و سایر قدرت‌های استعمارگر بر سر نفت خاورمیانه شکل گرفت سرانجام ملت عراق توانست نفت خود را ملی کند و بدین‌ترتیب تا حدودی در سود حاصل از استخراج نفت شریک شود. البته این روند تدریجی بود و برای به نتیجه رسیدن هزینه بسیاری برای آن پرداخته شد. منبع: پژوهشکده تاریخ معاصر https://www.iichs.ir/fa/article/24304/