ساواک و القای حضور همه جافراگیر
«در سال ۱۳۵۴، سر آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران که از دانشگاه تهران بازدید میکرد، نفرت دانشجویان را نسبت به رژیم شرح میدهد. همچنین خاطرنشان میکند که حضور اتومبیل لندرور ساواک «جزئی از منظره همیشگی بود». حضور ساواک در ادارات در کلیه سطوح جامعه محسوس و جزئی از زندگی روزمره در شهرهای بزرگ شده بود.»
علاوه بر نیروهای رسمی ساواک که بدون هیچ ابایی خود را وابسته به این سازمان معرفی کرده و آشکارا وظایف خود را اجرا میکردند، این سازمان با توجه به انگیزههایی چون ترس، پول و … نیروهایی را به عنوان خبرچین در خدمت خود میگرفت. نیروهایی که برخلاف نیروهای رسمی ساواک پنهانی عمل میکردند و با القای حضور همهجاگیرشان ترس و واهمه را در شئون مختلف زندگی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی حرف و سخنهای خصوصی نهادینه کرده بودند. کریستین دلانوا نویسنده کتاب ساواک در این رابطه میگوید:
«ساواک ایرانیان را به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت بخاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمیزند، بخش دیگر چون از سیاست حرف میزند متهم به ساواکی بودن است!»
https://www.iran-pedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9