بسم الله الرحمن الرحیم
توی انیمیشن (قرمزشدن)، جایی از فیلم، مامان مِیمِی که از کار یک فروشنده مواد غذایی خیلی ناراحت بود، به فروشنده گفت: "امروز این فروشگاه، یکی از مشتریهای وفادارشو از دست داد."
مطابق این تصویر، از ۷ اکتبر به اینطرف، توی مهمانیها لب به هیچ رقم نوشابه کوکا و پپسی و اسپرایت نزدم. با اینکه عاشق اسپریهای سیف بودم، دیگر سیف نخریدم؛ چون برای شرکت unilever بود و از امروز اچ اند ام هم، یک مشتری وفادارش را از دست داد.
حالا حس آن ابابیلهایی را دارم که توی نوک کوچکشان، یک تکه گِل خشک دارند و با آن گِلها باید بروند به جنگ فیلهای ابرهه.
میخواهم بگویم خدا، کهنهخداست؛ غیر دعا، این قدمهای مورچهای و ناقابل، توی چشماش عزیز است، بلد است کعبه را با همین پرندههای نحیف، با همین گِلهای کوچک حفظ کند.
آخ که اگر خدا به این بضاعت اندک ما هم برکت بدهد و حامیهای مالی قاتلهای بچههای فلسطینی را ذلیل و خاکبرسر کند، چقدر خوب میشود.