✴️ ❇️ دانشجویان سرگردان، محققان و پژوهشگران بی برنامه یا پر برنامه،‌ اساتید سوپر مشغول، خلاصه مردم پراکنده❗ 🔸 در یکی از ادعیه های روز عرفه از امام رضا علیه السلام، در کتاب شریف اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاووس ره - از اعجوبه همه زمان ها- نقل شده است: اللهم انی اعوذ بک من الفقر، و من وسواس الصدر، و من شتات الامر ، و من عذاب النار، و من عذاب القبر… *چیزی که منظور این نوشته کوتاه است عبارت «شتات الامر» یعنی پراکندگی امور، است.* تقریبا هر کسی را که ببینید و سرسخن باز کنید از شدت مشغولیت و درگیری و نرسیدن ها، گلایه می کند و بدتر از این، احساس رضایت و حس افزون شوندگی ندارد و این سوال طرح می شود که پس به چه مشغولی؟! و این دردی است بزرگ. عمر شریف رود و چیزی عاید نگردد. مثل یخ فروشی که در گرمای تابستان سوال کردند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد! 🔹 عبارت «شتات الامر» بهانه این نوشته است. *چقدر اوضاع امروز ما پراکنده است. این امر آنقدر آسیب زن است که امام معصوم(ع) از پراکندگی امور به خدا پناه می برد.* همین تعبیر در دعایی دیگر از امام حسین علیه السلام نیز وارد شده است. 🔸 به نظر حقیر، *«پراکندگی امور» از «پراکندگی قلب» یا همان «قلب غیرمتمرکز» شروع می شود.* قلبی که تکه تکه شده و هر بخشی از آن مشغول به معشوقه ای از درس و بحث و کار و همسر و فرزند و نامزد و دوست و تفریح و خوشی و خرید و ترقی مادی و شهرت و پست و مقام بگیر و برو بالا. صاحبان قلب پراکنده هم در این دنیا مغموم اند و هم در جهان آخرت. در این دنیا محروم از حرکت در مسیری مشخص و بهره ده هستند، در سرای آخرت نیز وقتی از او قلب سالم می خواهند، دست خالیست؛ که در سوره شعرا می خوانیم: «الا من اتی الله بقلب سلیم: مگر کسی که قلب سالم برای خدا آورد (که فقط این افراد می توانند از هول قیامت رهایی یابند)» 🔹 پراکندگی امور را در فضای جامعه،‌ زندگیمردم اطراف، و در حوزه کاری خود - دانشگاه ها - تقریبا زیاد می بینم. *فضای مجازی هم به این پراکندگی دامن زده است* ، تنها یک نمونه، از وبگردی و خودمشغولی در شبکه های اجتماعی و چت و گردش تا نیمه های شب که نهایتا چیزی عاید نمی کند، و لو فی نفسه مجاز باشد، که از آن طرف حتی در برخی افراد می تواند موجب دیرخواندن یا حتی قضا شدن واجب الهی که همان نماز صبح است، شود؛ پراکندگی روز از پراکندگی شب آغاز می شود و این سیر ادامه دارد… 🔸 دانشجویی که نمی داند چه باید بکند و اساسا چرا باید درس بخواند، مقصد او کجاست و برای که و برای چه قیمتی؟ برای نان آمده است به محفل علم (البته اگر چنین محفلی باشد!) یا شوقی دیگر؟ و کدام شوق و انگیزه؟ محقق و پژوهشگری که نمی داند برای نام تحقیق می کند یا نان یا عشق یا شان علم یا پرستیژ؟ نیز نمی داند تخصص وی در چه چیزی باید باشد، یا آنقدر بی برنامه است که از هر دری سخنی،‌ یا آنقدر پربرنامه است که یادش رفته است در کنار محقق بودن یک همسر است،‌ یک فرزند است، یک دوست است، خلاصه یک فرد از جامعه انسانی است و حواسش باید به دیگر امورات نیز باشد. اساتید نیز حال و روز خود را دارند؛ مثل پزشکانی که صبح بیمارستانند و عصر تا نیمه های شب در مطب و حس نمی کنند طعم جامع زندگی را. 🔹 این اوضاع پراکنده برای زندگی فردی و اجتماعی ما به شدت آسیب زاست که همه ابتدا از قلب پراکنده و غیرمتمرکز شروع می شود و همه گونه برنامه و هدف نوشته و نانوشته همگون و ناهمگون در نظر گرفته می شود و در نتیجه به اوضاع و احوال پراکنده ختم می شود، چیزی که امام معصوم علیه السلام از آن به خدا پناه می برد! تامل کنیم بسیار.. *🔸 چه باید کرد؟ برنامه،‌ برنامه و برنامه «منطقی» بدون افراط و تفریط برای همه امور و «اهم و مهم» کردن در این زندگی پر از نیاز با زمانی کم؛* برای همه آن چیزهایی که لازم است و باید در برنامه باشد، و برای همه آن چیزهایی که اساسا نباید جایی در برنامه داشته باشد، از جمله هر شان و داب و آداب و رسوم من درآوردی و جز لاینفک زندگی شده من غیر حق و فاقد اصالت. معاشرت های ناسالم یا کم بهره یا حتی بی بهره، انتظارات کاذب، عرف های بی ارزش و بی خروجی، گلایه های بی سر و ته، مصرف گرایی غیرضرور، راحت طلبی و رفاه زدگی، جستجوی تجمل، ظاهرگرایی و برتری جویی، و خلاصه هر چیزی که مخل تمرکز گرایی شود و پراکندگی امور به بار آورد، باید در برنامه جایی نداشته باشد تا بتوان ابتدا به قلب سلیم و متمرکز در اصول و سپس به امور متمرکز و یکپارچه و در نهایت به میوه و ثمره شیرین رسید. و من الله توفیق ✍ عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السّلام/معاون پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و حقوق ۱۹ مهر ۱۳۹۹ 🎙@Isu_student_voice