سلام حضرتِ صاحبِ دلم شمیم‌ صبح آمدنتان‌ به مشام جان می رسد و چه نزدیک است آن‌ روز‌ ... به گمانم وقتش‌ رسیده‌ که‌ یعقوب وار زمزمه‌ کنم : 《اِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ» 94 يوسف اگر مرا دیوانه نخوانید‌ بوی‌ یوسف‌ می شنوم. یوسفِ سال ها نیامده ام صاحب الامرِ ' الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الْفَرِيدُ الْوَحِيدِ' من ، هرچند اگر در خواب غفلت به کابوس‌ بی وفایی‌ دچار شده ام ؛ اما باور بفرمائید : وَالْفَجْرِ [1فجر] سو گند به طلوعِ بی غروب چشمانتان و تابیدن آفتابِ نگاهتان بر جهان. وَاللَّيْلِ اِذَا يَسْرِ [33 مُدَّثِّر] سو گند به زمانی‌ که شب های تاریک و ظلمانی غیبتتان‌ به پایان می رسد. وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ [34مُدَّثِّر] و سوگند به صبحِ آمدنتان یا ربیع الانام که من ، قلبِ من ، جانِ من ، نفس های من همه از عمقِ وجود شما را تا بی نهایت‌ ، دوست می داریم! سرتان سلامت و صبح آمدنتان نزدیک ان شاءالله ؛ صاحب‌ دل و جانم! @markazmahdaveat