⏳♻️◾◾♻️⏳
📚 تاریخسخنمیگوید(۱۷)
⏳ یکشنبه ۵ ربیع الاول
سال ۱۱ هجری
📖 خلیفه به مسجد آمده و منتظر است.
علی «علیه السلام» را برای بیعت آوردهاند.
⚫ او به امیرالمؤمنین میگوید:
من، خلیفه پیامبر خدا هستم تو چاره ای نداری، باید با من بیعت کنی...
⚫ فرماندهی فتنه علی را به قتل، تهدید میکند.
✨ علی «علیه السلام» به او میگویند:
«به خدا قسم حِرص امروز تو، برای ریاست فرداست...»
✨ سپس، رو به جمعیت کرده و میفرماید:
«به خدا قسم اگر یاورانی وفادار داشتم هرگز کار من به اینجا نمی کشید.»
شمشیر ها بالا می رود... ناگهان...
💫 این صدای رسای فاطمه علیهاالسلام است که در مسجد می پیچد:
«اگر علی را رها نکنید پیراهن پیامبر بر سر میکشم و شما را نفرین می کنم...»
😔😔
فاطمه علیهاالسلام، با تنی مجروح به یاری امامش آمده...
ستون های مسجد به لرزه می افتد...
زلزلهای در راه است... همه از ترس، خشکشان زده...
✨علی «علیه السلام» میفرماید:
«سلمان، به سوی فاطمه برو که اگر او نفرین کند، هیچکس باقی نمیماند»
سلمان، امر مولایش را به اطلاع دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله میرساند.
فاطمه علیهاالسلام از امامش اطاعت می کند.
◾خلیفه و اطرافیانش علی «علیه السلام» را رها میکنند، و ایشان به همراه فاطمه به منزل برمیگردند...
🔖 ادامه دارد..👈
📚برگرفته از کتاب:
حوادث فاطمیه /آقای مهدی خدّامیان
⏳♻️◾◾♻️⏳
@markazmahdaveat