💠
تحلیل شناختی یک سناریوی جنگ هیبریدی
🔹این ویدیو، یک سناریوی شبیهسازی شده از جنگ هیبریدی و یک نمونه برجسته از عملیات تأثیر است که میتوان آن را از منظر فناوریهای شناختی تحلیل کرد. در این سناریو، نبرد صرفاً بر سر انهدام سختافزار نیست، بلکه هدف اصلی، شناخت و اراده طرف مقابل است.
🔺
بیایید این سناریو را در سه فاز شناختی تحلیل کنیم:
۱. فاز اول: ایجاد تهدید معتبر و برتری ادراکی (Perceived Superiority)
در ابتدا، با نمایش توانمندیهای پیشرفته نظامی آمریکا (بمبافکنهای استیلث، مراکز فرماندهی)، تلاش میشود تا یک "برتری فناورانه" در ذهن مخاطب ایجاد شده و قدرت بازدارندگی طرف مقابل تضعیف گردد. این بخش، روی مولفههایی مانند "ترس"، "غافلگیری" و "پذیرش شکست" در روان دشمن کار میکند.
۲. فاز دوم: بازدارندگی شناختی و مدیریت بحران (Cognitive Deterrence)
پاسخ ایران در این سناریو، یک نمایش قدرت برای تغییر محاسبات شناختی دشمن است. پیام اصلی این است: "ما توانایی جذب ضربه اول و وارد کردن یک پاسخ ویرانگر و غیرقابل پیشبینی را داریم." نمایش سیلوهای زیرزمینی، فرماندهان آرام و سیستمهای یکپارچه فرماندهی و کنترل (C4I)، با هدف شکستن برتری ادراکی دشمن و القای حس آسیبپذیری به او طراحی شده است. اینجاست که فناوریهای شناختی در سیستمهای تصمیمیار (Decision Support Systems) و تحلیل اطلاعات به کمک فرماندهان میآیند.
۳. فاز سوم: فروپاشی اراده تصمیمگیری (Collapse of Decision-Making Will)
نقطه اوج جنگ شناختی در این ویدیو، جایی است که طرف مهاجم پس از دریافت پاسخی فراتر از انتظار، دچار سردرگمی شناختی شده و ارادهاش برای ادامه نبرد میشکند. تماس برای درخواست آتشبس، نماد پیروزی در سطح شناختی است؛ یعنی دشمن متقاعد شده که ادامه نبرد، هزینهای غیرقابل تحمل دارد.
#جنگ_شناختی #فناوری_شناختی
🌐
متاکاگ | فراتر از شناخت