کتابخانهٔ نیمه‌شب
مرحوم‌ علاّمۀ امینی‌ در کتاب‌ شریف‌ «الغدیر» گوید: در کتاب‌ زَیْد زَرَّادْ از حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّ
می‌گویند: باید از مکتب‌ قال‌ الصّادق‌ و قال‌ الباقر پیوسته‌ پیروی‌ کرد. این‌ کلام‌ صحیح‌ است‌ زیرا از تعبّد• و تعصّب‌ به‌ مذهب‌ گذشته‌، اصولاً از نقطه‌ نظر واقعیّت‌ و واقع‌ بینی‌، و أصالت‌ و اصالت‌ گرائی‌، ما در عالم‌، مکتبی‌ را مانند مکتب‌ جعفری‌ سراغ‌ نداریم‌؛ ولی‌ عمدۀ کلام‌ اینجاست‌ که‌ آیا قال‌ الصادق‌ و قال‌ الباقر را همه‌ کس‌ می‌فهمد ؟ و هر عامی‌ می‌تواند به‌ کُنه‌• مطلب‌ آنان‌ برسد ؟ نه‌، چنین‌ نیست‌. اخبار آنان‌ همچون‌ قرآن‌ کریم‌ محکم‌ و متشابه‌ و ناسخ‌ و منسوخ‌، و مطلق‌ و مقیّد، و مجمل‌ و مبیّن‌•، و عامّ، و خاصّ، و باطن‌ و ظاهر،دارد: چه‌ کسی‌ می‌تواند ادّعا کند که‌ من‌ کتاب‌ خبری‌ را پیوسته‌ در زیر بغل‌ دارم‌ و پیوسته‌ مطالعه‌ می‌کنم‌ و به‌ مَغزی‌• و محتوای‌ فرمایش‌ آنان‌ پی‌ برده‌ام‌ ؟ این‌ سخن‌ به‌ حقیقت‌ گزاف‌. همگی‌ می‌گویند: قال‌ الصّادق‌، شیخی‌ می‌گوید: اخباری‌ می‌گوید: اصولی‌ می‌گوید، اسماعیلی‌ می‌گوید، پس‌ چرا این‌ قدر اختلاف‌ در مسلک‌• و آئین‌ پیدا شده‌ است‌ ؟ تنها قال‌ الصّادق‌ گفتن‌ کافی‌ نیست‌ تا زمانی‌ معنی‌ و محتوای‌ آن‌ را درایت‌• نکنیم‌، و قوّۀ عاقله‌ را استخدام‌ ننمائیم‌، پس‌ چطور می‌شود که‌ ما به‌ کلّی‌ عقل‌ را منعزل‌• بدانیم‌ و بگوئیم‌: مکتب‌ اهل‌ بیت‌ ما را کافی‌ است‌ ؟ شما را به‌ خدا آیا همین‌ جمله‌ بر اساس‌ یک‌ تفکّر عقلی‌ نیست‌؛ و از وجود عدمش‌ لازم‌ نمی‌آید ؟ و آیا خودش‌ خودش‌ را ابطال‌ نمی‌کند ؟ 📚 امام‌شناسی، ج۵؛ ص۱۸۸ ✍علامه محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه