به نام خداوند بخشنده و مهربان✨
سلام گلای قشنگ من🌺
دیگه کم کم داره سال جدید از راه میرسه و عید میشه☺️
بریم با هم قصه بهار خانم رو بخونیم🍃
بهار خانم که از راه رسید، همه جا گل بود و سبزه🌺
🐦گنجشکه روی درخت جیک جیکی کرد و گفت:
«بهار خانم خوش اومدی. عیدی منو میدی؟🎁
بهار خانم تقی زد به تخمهای گنجشک، جوجهها بیرون اومدن🐣
بهار خانم گفت:
«این هم عیدی تو»🍃
🌳 درخت گفت:
«بهار خانم خوش اومدی، به من هم عیدی میدی؟»🎁
بهار خانم یک مشت شکوفه🌸 ریخت روی شاخههای درخت. درخت خوشگل شد.
بهار خانم گفت:
«این هم عیدی تو»🍃
🐛کرم خاکی سرش رو از خاک بیرون آورد و گفت:
«بهار خانم خوش اومدی، به من هم عیدی میدی؟»🎁
بهار خانم به ابرها نگاهی کرد و خندید. باران شرشر بارید🌧 کرمه خوش حال شد و دمش رو تکون داد.
بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو.»🍃
بعد هم رفت خونه خاله پیرزن🏠
خاله پیرزن کنار سفره هفت سین نشسته بود و داشت سینهای سفره هفتسین رو میشمرد🍎
یک سین کم داشت. به بهار خانم گفت:
یک سین کم دارم. حالا چه کار کنم؟ غصه دار شد😔
بهار خانم گفت:
ناراحت نباش☺️ بعد دست کرد توی جیبش و یک شاخه سنبل🪴 گذاشت توی سفره هفتسین و گفت:
«بفرما این هم عیدی تو خاله پیرزن.»🍃
و این جوری شد که اون سال همه از بهار خانم عیدی گرفتن🤩
بوی سنبل توی خونه خاله پیرزن پیچیده بود😌
شما سفره هفتسین پهن کردین؟ بچههای عزیزم یادمون باشه توی سفره هفتسین امسالمون، عکس سردار سلیمانی عزیزمون رو هم بذاریم🥀
ان شاءالله سال خوبی داشته باشین عزیزای دلم🌷
عیدتون مبارک🎊
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#داستان
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯