🦁🍃🦁🍃🦁🍃 صفحه 1⃣ 🦁شیر کوچولوی خوابالو🦁 یکی بود یکی نبود، غیر از خدای خوب و مهربون، هیشکی نبود. ✨زیر گنبود کبود، یه شیر کوچولو بود. شیر کوچولو خیلی خسته شده بود ولی هر کاری می‌کرد نمی‌تونست بخوابه.🦁😴 به خاطر همین رفت پیش دوستش فیل کوچولو🐘 و گفت: ـ سلام فیل کوچولو.✋ ـ سلام شیر کوچولو.🤚 ـ من خیلی خوابم میاد، الان هم وقت خوابه، ولی هر کاری می‌کنم نمی‌تونم بخوابم، می‌تونی بهم یاد بدی چه جوری باید بخوابم؟😥😴 ـ خب برا اینکه خوابت ببره، باید بری خونتون و سرت رو بذاری روی بالشِت تا خوابت ببره.🛏 شیر کوچولو از دوستش تشکر کرد و بعد خداحافظی کرد و رفت خونشون تا سرش رو بذاره روی بالش و بخوابه.🌺 ادامه⬇️⬇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯