—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧— تعطیلات در مزرعه 4⃣ اما در کمال تعجب دید که مادربزرگش با لبخندی اونو بغل کرد🤗و گفت: علی عزیزم من اون روز پشت پنجره بودم🏡 و دیدم که چه اتفاقی افتاد☺️ متوجه شدم که تو عمدا اینکار رو نکردی ❌ و به همین خاطر بخشیدمت😇 اما منتظر بودم زودتر از این بیای و حقیقت رو به من بگی😒 نباید اجازه می‌دادی خواهرت بخاطر یک اشتباه به تو زور بگه و از تو سوء استفاده بکنه😡 باید قوی باشی💪 و همیشه به اشتباهاتت اعتراف کنی✅ و سعی کنی که دیگه تکرارشون نکنی اما این رو بدون پیش هر کسی و هر جایی به اشتباهاتت اعتراف نکنی❌ چون ممکنه دیگران از اون اعتراف تو به ضرر خودت استفاده کنن👀 علی کوچولو خیلی خوشحال بود😃 چون هم دیگه سارا خواهرش نمیتونست بهش زور بگه😄 و هم فهمیده بود کار درست چیه✅ پایان❇️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯