─━━⊱⋆🍂✦❄️✦🍂⋆⊰━━─
صفحه1⃣
توی یه باغ قشنگ نزدیک یک رودخونه، درخت بزرگی🌳 وجود داره که یه کندوی زنبور عسل🐝 روی اون هست و زنبورا اونجا عسل درست میکنن🍯
اونها تمام روز از این گل🌸 به اون گل🌼 میپرن و شهد گلها رو جمع میکنن.
یک روز خوب آفتابی☀️ یکی از زنبورای عسل احساس تشنگی کرد😥 و برای نوشیدن مقداری آب به رودخونه رفت.
وقتی زنبور عسل میخواست آب بخوره، یه موج آب میاد🌊 و زنبور میفته تو آب💧 اما خوشبختانه کبوتر زیبایی🕊 که از فاصله دور داشت همه چیو میدید👀 برای کمک به زنبور بیچاره سریع بال زد و اومد کمک زنبور🐝.
کبوتر زیبا🕊 برگ بزرگی🍀 رو از یک درخت جدا کرد و به سمت زنبور پرواز کرد و وقتی رسید بهش برگ رو در نزدیکی زنبور رها کرد توی آب💧
زنبور قصه ما روی برگ سوار شد🍀 و بالهاشو خشک کرد و بعد از اینکه یکم استراحت کرد پرواز کرد و ازکبوتر تشکر کرد و رفت.
ادامه⬇️
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯