مدافعان حرم 🇮🇷
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #قرار_بی‌قرار 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده قسمت 5
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم قسمت 6⃣0⃣1⃣ همیشه از شهید بطحایی برایمان خاطره‌های ریز و درشت تعریف می کرد. یک بار میان حرف‌هایش که از روی دلتنگی بود گفت: « سید بطحایی وقتی مجاور حرم حضرت امیر شد برای خواسته‌های ریز و درشتش دست به دامن حضرت می‌شد! » مصطفی با بغض به نقل از شهید بطحایی این بیت از حافظ را برایم می خواند: تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش شعر را که خواند گفت: « خوش به حال سید که در جزئی ترین کارا هم توکل داشت! » مصطفی بعد از اینکه نتوانست مجاور حرم حضرت امیر علیه‌السلام شود، راهی حوزه مشهد شد که البته این حوزه بسیار قدیمی است. خیلی از کتاب‌هایی که الآن نیست، آنجا برای مطالعه وجود دارد. مصطفی آنجا کتبی از علامه حسن زاده و تعدادی از کتاب‌های میرداماد را خواند. وقتی تابستان تمام شد و برگشت دیگر آن آدم سابق نبود. وسعت دید و منشش در مقایسه با گذشته متفاوت تر شده بود. هر چند خیلی تلاش می‌کرد تا کسی نفهمد، اما به خاطر نزدیکی و شناختی که این سال‌ها از او پیدا کرده بودم متوجه تغییر روحیات او می شدم. او در همین حال و هوا چند بار پیاده راهی کربلا شد. یکی از این سفرها همراه بچه های پایگاه خودمان بود. ⬅️ ادامه دارد.... @Modafeaneharaam